س1) بنده فطریّه را کنار گذاشتم تا زمان دسترسی به یکی از خویشاوندان نیازمند به وی پرداخت کنم، ولی مطلعشدم که ایشان مسافرتهستند وسفر چندروز طول میکشد، آیا میتوانم مبلغ زکات فطره را بصورت کارت به کارت به ایشان منتقل نمایم؟
ج) زکات فطره اگر از اوّل از طریق کارت پرداخت شود صحیح است، ولی بعد از جدا کردن باید همان پول یا عین کالا که جدا شده است پرداخت شود و جابجائی جایز نیست.
س2) اینجانب بيش از 15 سال است كه به علت شغل نظامي در يك شهر ساكن هستم، ولی آن را وطن خود قرار ندادم، چون قصد دارم بعد از بازنشستگي آن شهر را ترك کنم. با اين وصف آيا اين شهر وطنم محسوب می شود یا خیر؟ ضمناً از وطن قبلي خود اعراض نمودهام و در حال حاضر وطن خاصي ندارم.
ج) طبق فتوای مقام معظم رهبری: كسي كه در شهر و محلّي غير از وطن اصلي خود آنقدر سكونت كند كه عرفاً آنجا را وطن او بدانند، شرعاً حكم وطن را پیدا می کند.
س3) شخصي وطن اولش اصفهان بوده و وطن دومش نجف آباد، و در حال حاضر به تهران منتقل شده است، آيا تهران وطن دوم وی محسوب میشود یا وطن سوّم؟
ج) انتقال به يك شهر براي كار و شغل به تنهائي موجب وطن نمي شود، مگر آنكه پس از انتقال به قصد زندگي قصد وطن كند ، كه در اين صورت پس از چند ماه اقامت اگر از دو وطن قبلي اعراض نكردهباشد، وطنسوّم است.
س4) اينجانب جهت ادامه خدمت برای مدّت نامعلوم به تهران منتقل شده ام و كليه اسباب و وسايل زندگي را نیز به تهران آورده ام، نماز اينجانب در شهر تهران چگونه است؟
ج) انتقال به یک محل موجب وطن نمي شود ؛ لذا اگر قصد وطن كرده باشيد ، پس از چند ماه اقامت، آن محل وطن شما محسوب می شود، در نتيجه نماز كامل و روزه صحيح است ، و اگر قصد وطن نكرده باشيد، حكم مسافر داريد ، مگر آنكه قصد اقامت ده روزه كنيد . حكم نمازوروزه همسرواعضاءخانواده شما نيزهمين است، البته قصد وطن و قصد اقامت به تصميم خود آنان بستگي دارد. مگر آنکه عملاً بقدری سکونت داشته باشید که عرفاً آن محل را وطن شما بدانند، در این صورت حکم وطن را پیدا میکند.
س5) بنده متولد یک شهر و محل سكونتم شهر دیگری است كه وطن و محل تولد پدرم بوده، آيا بهتبع پدر نماز و روزه من در محل وطن و محلتولد ایشان كامل است يا خير؟
ج) اگر در شهر محل تولّد بقدري بوده ايد كه عرفاً گفته شود در آنجا رشد كرده ايد، وطن شما محسوب مي شود و تا چنديكه اعراض نكرده باشيد حكم وطن باقي است. در شهر محل سكونت نيز اگر قصد وطن كرده باشيد و مقداري بمانيد كه وطن صدق كند، وطن دوّم شما محسوب مي شود، ولي وطن سابق پدر براي شما وطن محسوب نمي شود.
س6) هر شخصي حداكثر چند وطن ميتواند داشته باشد؟
ج) هر فرد حداكثر سه وطن مي تواند داشته باشد، يكي وطن اصلي كه در آن متولد شده و مدتي در آن بوده و رشد و نمو پيدا كرده است و ديگر جايي كه آن را براي سكونت دائم، ولو براي چند ماه در سال، برگزيده است، و همچنین جايي كه برای مدت هفت، هشت سال بنای زندگی در آنجا را داشته باشد.
س7) آیا در بحث وطن ميتوانم به فتواي مرجعي ديگر عمل كرده و از مرجع قبلی عدول كنم؟
ج)عدول به مرجع تقليد همتراز، بنا به فتواي حضرت امام جايز است، ولي بنا به فتواي مقام معظم رهبري به احتياط واجب جايز نيست.البته اگر در يك مسئله فتواي مرجع تقلید احتياط واجب باشد، رجوع به مرجع دیگر اشكال ندارد.
س8) بنده از وطن اصلي خود اعراض نكرده ام، و از طرفي شرايط سكونت در مكان جديد برايم فراهم و مطلوب است، آيا ميتوانم محل جديد را به عنوان وطن دوم اختيار نمايم؟
ج) اگر كسي در یک محل با قصد توطن زندگي و سكونت نمايد كه عرفاً اهل آنجا محسوب شود، مي شود وطن دوم و اعراض از وطن اول لازم نيست، ولي اگر براي كار يا امر ديگري غير از زندگي در آنجا مدتي بماند، حكم وطن مترتب نيست.
س9) آیا وطن اول اينجانب براي فرزندان من كه در آن زمان كمسن وسال بودهاند وطن محسوبمیشود یا خیر؟
ج) در صورتي كه فرزندان شما در آن محل به دنيا آمده و در آنجا رشد كردهاند، وطن اصلي آنان نيز محسوب ميشود و تا اعراض نكرده باشند نماز و روزه صحيح است.
س10) بنده داراي دو وطن اصلي و غير اصلي هستم، پس از استخدام در سپاه، محل سكونت و محل كارم در وطن دوم است و در هر دو شهر نماز را تمام ميخوانم، آيا همسر و فرزندان من نيز تابع من هستند یا خیر؟
ج) همسر مستقل است و مي تواند وطن شما را وطن خود قرار ندهد ، ولي فرزندان شما اگر صغير باشند و در تصميم گيري مستقل نباشند ، تابع شما هستند و وطن جديد شما ، وطن آنها نيز محسوب ميشود.
س11) وطن من و همسرم شهر مقدس قم است و فرزندم در شهر ديگري متولد شده و چند روز پس از تولد به قم آمديم ، وطن فرزندم كدام شهر است؟
ج) مجرد تولد در شهري باعث نمي شود كه آنجا وطن کسی محسوب شود، بنابراين وطن هر کس همان وطن پدر و مادر است كه در آنجا زندگي و رشد کرده است.
س12) همسرم پس از ازدواج به شهر محل خدمت و سكونت من منتقل شده است، آيا این انتقال موجب اعراض از وطن ميشود يا خير؟
ج) مجرد رفتن زن به شهر ديگر به لحاظ تبعيت از همسر، موجب اعراض از وطن اصلي نيست ، زيرا اعراض بمعناي خروج از وطن با تصميم برعدم بازگشت به آن شهر براي سكونت است.
دریافت نشریه موازین شماره 180 (مخصوص چاپ) |
نظرات شما عزیزان: